سلام
یه دخترم
یه دختر که یه داداش داره
که خیلی دوسش داره
که بنا به دلایلی یه مدت ازش دوره، نمی بیندش، صداشو نمی شنوه، هیچی هیچی...
هنوز شروع نشده ها، هنوز مونده تا "این مدت" شروع شه
اما از الان دلم تنگه
از الان هوای گریه دارم
صبح میره، صبح خیلی زود، سحر
دوسش دارم، خیلی زیاد
می دونه
می دونم
.
.
.
از فردا کله سحر، روز شماری شروع میشه
سخته، خیلی سخت
اما میگذره